آيتاآيتا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

دخترم آيتا

شعری که در روز تولد دخترم به او هدیه کردم

  مهربانم ای خوب   !   یاد قلبت باشد , یک نفر هست که اینجا   بین آدمهایی , که همه سرد و غریبند باتو   تک و تنها به تو می اندیشد   و کمی   دلش از دوری تو دلگیر است   ....   مهربانم ای خوب   !   یاد قلبت باشد,یک نفر هست که چشمش   به رهت دوخته بر در مانده   و شب و روز دعایش این است   ,   زیر این سقف بلند, هر کجایی هستی , به سلامت باشی   و دلت همواره ,محو شادی و تبسم باشد   ...   مهربانم ای خوب   !   یاد قلبت باشد   یک نفر هست که دنیایش را   همه ی هستی ...
24 آبان 1390

روزمان

  نازنین دخترم........ پارسال این موقع ها داشتم تمام تلاشم را میکردم که تو را در نوازش کنم و امسال تو ....اینجا...این بیرون.....در آغوش منی....و من آرزو میکردم که ای کاش میتوانستم تو را به دورن قلبم ببرم تا فقط مال خودم باشی......آرزوی محالی نیست....چون تو مال مایی..... و من این روزها عجیب یاد آن روزهایم...........روزی که قدم هایت را به این دنیا گذاشتی و زندگیمان لبریز تر از عشق شد....... روزهایی که هنوز خوب مادری کردن را نمیدانستم اما عشق ورزیدن به کلوچه مان را چرا......روزهایمان گذشتند و تو ثمره عشق منی....ثمره جوانی ام....و هر روز که به تو مینگرم .....در چشمهایت میتوانم مهرت را خوب تماشا کنم.....ممنونم که مرا باور دا...
24 آبان 1390

بدون عنوان

    سال پیش در چنین روزی من مادر شدم تولدت مبارک نعمت کامل زندگی ام يك سالگی ات بر من و پدرت فرخنده عمرت دراز مثل ارزوهایی که برایت دارم روزهایت پر نور مثل لحظه ایی که برایت دعا میکنم شب هایت پر مهتاب مثل ماهی که در زندگی من درخشید چشم هایت اگاه مثل اگاهی هایی که هر روز کشف می کنی دست هایت پر مهر پاهایت پر تلاش زندگی ات پر برکت روزگارت لبریز از شادی های بزرگ و عمیق به دنیای ما خوش امدی قدم هایت روی قلب من است...   ...
23 آبان 1390

ماه تولد تو

  ماه تولد تو   کدوم ماه قشنگه؟ لباسی که طبیعت تنش کرده چه رنگه؟ الا کلنگ و بارون یک و دو سه کجایی؟ به دنیا آمدی در پاییز تن طلایی یکی نشسته بود و دنیارو رنگ می کرد رنگای شادو روشن خیلی قشنگ می زد باد میومد رو شاخه می خوند و هی می خندید برگای زردو خوشگل           روی سرت میرقصید خبر دادن به مردم کلاغا با قار و قار گفتن که اومدی تو همه شدن خبردار درختای خیابون جیباشونو تکوندن اسکناسای زردو روی سرت پاشوندن آقای باد،با هوهو پولارو پارو می کرد ...
23 آبان 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخترم آيتا می باشد